روزمرگی های یک طلبه(من یک کوثری هستم)
کربلا با تربتش عمریست که دارالشفاست مشهد اما نسخه اش با آب سقاخانه است [ صلوات یادت نره ]




آذر 1398
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30            



در کنار حوض صحن تو که رشک کوثر است زنگی ار صورت بشوید ماه کنعان می شود [ صلوات یادت نره ]




بنویسید





موضوعات


نحوه نمایش نتایج:




دوستان آنلاین


  • شمس
  • زفاک
  • معاونت پژوهش مدرسه علمیه کوثر قزوین
  • فائزه ابوالقاسمی



  • میزان تلاش من


     
      آرایش ...

    ❇️‌ آرایش معنوی…

    ❤️از دختر جوانى پرسیدند: از چه نوع آرایشى استفاده مى كنى؟❤️

    *گفت اینها رو به كار مى برم*

    ♥ﺑراى لبانم ……………. رﺍﺳﺘگویى♥

    ♥براى صدایم ………….. ذكر الله♥

    ♥براى چشمانم ……………. ﭼشم پوشى از حرامات♥

    ♥ﺑراى ﺩﺳﺘانم ……….. كمك و یارى به مستمندان♥

    ♥براى پاهایم …………… ایستادن براى نماز♥

    ♥براى قامتم ………. سجده بردن براى الله♥

    ♥براى قلبم…………….حب الله❤️

    ♥ﺑراى عقلم …………… ﺩﺍﻧﺎﯾﯽ♥

    ♥براى خودمم ……….. ایمان به وجود الله❤️

    موضوعات: بدون موضوع
    [پنجشنبه 1398-09-28] [ 03:49:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      حوزه و دانشگاه ...

    موضوعات: مناسبتی
    [چهارشنبه 1398-09-27] [ 08:00:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      زندگی ...

    دو قدم مانده که پاییز به یغما برود

    این همه رنگ ِ قشنگ از کف ِ دنیا برود

    هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد……

    دل ِ تنها به چه شوقی پی ِ یلدا برود؟

    گله هارابگذار!

    ناله هارابس کن!

    تابجنبیم تمام است تمام!!

    مهردیدی که به برهم زدن چشم گذشت….

    یاهمین سال جدید!!

    بازکم مانده به عید!!

    این شتاب عمراست …

    من وتوباورمان نیست که نیست!!

    زندگی گاه به کام است و بس است؛

    زندگی گاه به نام است و کم است؛

    زندگی گاه به دام است و غم است؛

    چه به کام وچه به نام وچه به دام…

    زندگی معرکه همت ماست…

    زندگی میگذرد…

    زندگی گاه به راز است و ملامت بدهد؛

    زندگی گاه به ساز است و سلامت بدهد؛

    زندگی گاه به ناز است و جهانت بدهد؛

    چه به رازو چه به سازو چه به ناز…

    زندگی لحظه بیداری ماست

    زندگی میگذرد

    موضوعات: بدون موضوع
    [سه شنبه 1398-09-26] [ 03:32:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      فضای مجازی ...

    حضرت آیت الله خامنه ای زید عزّه الشریف: 

    ?فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد و عرصه فرهنگی عرصه جهاد است.

    اگر از فضای مجازی غافل شویم اگر نیروهای مؤمن و انقلابی این میدان را خالی کنند مطمئنا ضربه خواهیم خورد.

    هر کس به اندازه وسع و توان و هنر خود باید در این میدان حضور یابد .

    1️⃣ گاهی انسان حرف حق را مےتواند با استدلال قوی و با زبان شیوا و هنرمندانه بیان کند که این حرف به گوش و چشم هزاران و شاید میلیونها مخاطب برسد .

    2️⃣ گاهی شاید ما حرفی برای گفتن نداشته باشیم اما مےتوانیم انعکاس کارهای خوب و هنری دیگران در فضای مجازی بشویم . 

    3️⃣ گاهی با یک کلام ، یک جمله مےتوانیم باعث تقویت روحیه جناح مؤمن انقلابی فعال در فضای مجازی بشویم.

    ? به اعتقاد من ، امروزه 

       "ذکر مستحبی بعد از نماز ما"،

                 "کار فرهنگی” و

                                  “جهادی" 

                             در فضای مجازی است…

    موضوعات: بدون موضوع
    [یکشنبه 1398-09-24] [ 10:53:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      خدا.... ...

    ✍باخودم فکر می‌کنم یعنی خدا منو می بخشه⁉️

    بذار قدم به قدم به پاسخش برسیم

    ?اگه واقعا بهش ایمان داری

    ?اگه واقعا از کارات پشیمونی

    ?اگه‌واقعا تصمیم داری‌گناه نکنی

    ✅بدون که حتما خدا تورو می بخشه

    ?تا حالا فکر کردی که بجز خدا کسی داریم که انقد مهربون باشه⁉️

    غرق در نعمتهاش هستیم، اما حرفشو گوش نمیدیم، (با اینکه با اطاعتش، فقط به خودمون نفع میرسونیم) ولی راه #توبه و برگشت رو برامون باز گذاشته…

    ⚠️البته تا قبل از #مرگ…

    پس بسم الله …

    ?اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ?

    ————————–

    ڪشکول_معنوی

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 09:13:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      صداقت ...

    در صداقت

    عمقی است که در

    دریا نیست!

    و در سادگی بلندایی است

    که در کوه نیست!

    سادگی مقدمه صداقت است..

    وفاصله سادگی تا صداقت

    دریا دریا معرفت است.

    موضوعات: بدون موضوع
    [شنبه 1398-09-23] [ 08:22:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      حمام رفتن بهلول ...

    روزی بهلول به حمام رفت ولی خدمه حمام به او اعتنایی ننمودند و آنگونه که دلخواه بهلول بود او را کیسه نکشیدند.

    با این حال وقت خروج از حمام بهلول ده دیناری که به همراه داشت را به استاد حمام داد و کارگران چون بذل و بخشش را دیدند همگی پشیمان شدند که چرا نسبت به او بی اعتنایی کردند.

    بهلول باز هفته دیگر به حمام رفت ولی این دفعه تمام کارگران با کمال احترام او را شست و شو نموده و مواظبت بسیار نمودند، ولی با اینهمه سعی و کوشش کارگران، موقه خروج از حمام بهلول فقط یک دینار به آن ها داد.

    حمامی ها متغیر گردیده و پرسیدند سبب بخشش بی جهت هفته قبل و رفتار امروزت چیست؟

    بهلول گفت: مزد امروز حمام را هفته قبل پرداخت کردم و مزد آن روز حمام را امروز می پردازم تا شماها ادب رعایت مشتری های خود را بنمایید.

    موضوعات: داستانک
     [ 07:53:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت